کار زنان و سیاست کمونیستی زنان (3)
برگردان میم حجری برگردان میم حجری

 

رایا برنارد
 
• کلارا ستکین و همرزمان سوسیالیست او از مناسبات موجود در کارخانه های زمان خود به خوبی خبر داشتند.
• آنها در راه کسب حق اشتغال زنان مبارزه می کردند و این مطالبه را همواره با مطالبات مربوط به شرایط و کیفیت این کار در رابطه قرار می دادند.
• آنها ـ علاوه بر این ـ می دانستند که کار مزدوری در شرایط کاپیتالیستی همواره کار بیگانه شده بوده و خواهد بود.
• از این رو، مبارزه در راه غلبه بر این مناسبات کاپیتالیستی برای آنها بخش صرفنظرناپذیر مبارزه در راه رهائی زنان و در راه تشکیل و پیشبرد شرایط ضرور برای نیل به جامعه بهتر، یعنی سوسیالیستی بوده است.


• «اکنون تصور از اشتغال به مثابه بخشی از ایمانسیپاسیون و پیش شرط ایمانسیپاسیون با فرم عملی اشتغال به مثابه کار مزدوری (که در آلمان فدرال در آمار رسمی بمثابه اشتغال توأم با وابستگی نامیده می شود)، به دلیل درجه بالائی از فشار، بیگانه فرمائی، استثمار و تبعیض و فرم های خاص فشار، بیگانه فرمائی، استثمار و تبعیض مشخصیت کسب می کند، چیزی که از دیرباز در مورد زنان مصداق داشته است.
• به همین دلیل ـ قبل از همه ـ در جنبش پرولتری زنان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و در بخش اعظم جنبش جدید زنان در سال های 1970 و 1980 قرن بیستم، مطالبه حق اشتغال، همواره همزمان با مطالبه از بین بردن تبعیضات خاص جامعه در چارچوب هومانیزاسیون و دموکراتیزاسیون عام شرایط کار و زندگی زنان و مردان و با سازماندهی بنیادی نوین کار، با تقسیم بنیادی نوین کار و با ارزیابی بنیادی نوین کار بطور کلی و عمدتا با آماج تنظیم نوین اقتصاد جامعه پیوند خورده است.»

• (اینگرید کورتس ـ شرف، «کار و جنسیت در تحول جامعه مدرنـ پژوهش در گفتگو»، بریگیته آون باخر، ماریا فوندر، هایکه یاکوبسن، سوزانه فولکر، 2007، ص 271 ـ 272)

• سیاست
حزب کمونیست آلمان در قرن گذشته نیز در همین راستا بوده است.

• مراجعه کنید به به مقاله مربوطه در همین شماره دفاتر مارکسیستی.


• در برنامه حزب کمونیست آلمان (مصوبه 1983) در بخش مربوط به زنان مطالبات زیر مورد ارزیابی قرار می گیرند و طلب می شوند:

1

• حق کار

2

• دفاع از محل های موجود کار

3

• ایجاد محل های کار جدید


4

• ایجاد شرایط بهتر کار

5

• مزد مساوی برای کار مساوی و کار هم ارز

6

• کاهش مدت زمان کار

• «مطالبه حق کار به محک آزمون جدی بودن شعار همه کسانی بدل شده، که از برابرحقوقی و ایمانسیپاسیون زنان دم می زنند.»

• («اصول و مطالبات حزب کمونیست آلمان در زمینه سیاست دموکراتیک زنان»، 1983، ص 27)

• این برنامه هم مسئله زنان را در پیوند با
«مسئله اجتماعی بزرگ» (کلارا ستکین) در نظر می گیرد:
• «سرمایه داری ساختارهای پدرسالارانه به میراث مانده از فرماسیون های پیشین را به خدمت می گیرد.
• سرمایه داری بر زندگی، اقتصاد، ایدئولوژی و فرهنگ از الگوهای راهنمای تربیتی و اشتغال گرفته تا روابط خصوصی مردم مهر زن ستیز خود را می کوبد.
• سرمایه داری تبعیض زنان را بتون ریزی می کند و از آن بطرز سودآورانه ای بهره برداری می کند.»
(همانجا ص 13)

• «به همین دلیل، مبارزه در راه آزاد سازی زنان با مبارزه طبقه کارگر بر ضد سرمایه داری پیوند ناگسستنی دارد.» (همانجا ص 11)

• چرا مطالبه اشتغال تخصصی تضمین شده زندگی و در پیوند با آن، آموزش و تحصیل دانشگاهی و مدرسه عالی برای زنان به نکته مرکزی سیاست کمونیستی زنان بدل شده است؟

1

• برای اینکه تنها اشتغال زنان است که ضامن عدم وابستگی اقتصادی آنها ست.

2

• برای اینکه تنها اشتغال است که زنان را به اداره مستقلانه زندگی خود قادر می سازد.

3

• برای اینکه تنها اشتغال است که زنان را از همسر و دیگر اعضای خانواده مستقل می سازد.

4

• برای اینکه اشتغال منطبق با آموزش، استعدادها و مهارت های زنان امکان آن را فراهم می آورد که آنها به شکوفاسازی ظرفیت های بالقوه خود و توسعه آنها نایل آیند.

5

• برای اینکه ورود زنان به زندگی اشتغال مند امکان آن را فراهم می آورد که آنها با تجارب دسته جمعیت (کلکتیویته) و همبستگی آشنا شوند و به مقاومت، دفاع و سازمان مشترک قادر گردند.

6

• این تجارب کلکتیف (تجارب مبتنی بر دسته جمعیت) می توانند توپخانه تبلیغاتی رسانه ها را از کار اندازند که می خواهند که هر زن به تنهائی به جست و جوی بخت خویش باشد و ضمنا خویشتن خویش را مسئول بیکاری، تهیدستی، تحمل زورگوئی جنسی گشته و غیره بپندارد.

7

• دلیل مهم دیگر از جهان بینی نشئت می گیرد و آن اینکه برای ما کمونیست ها ـ چه زن و چه مرد ـ کار معنای بکلی خاصی دارد:
• به قول فریدریش انگلس، «علمای اقتصاد سیاسی بر آنند که کار سرچشمه تمامت ثروت است.
• کار اما در جوار طبیعت سرچشمه تمامت ثروت است، طبیعتی که مواد لازم را در اختیار کار قرار می دهند تا به ثروت تبدیل کند.
• کار اما بمراتب بیش از این است.
• کار اولین پیش شرط بنیادی تمامت زندگی انسانی است، آن سان که به تعیر معینی باید گفت که کار خود پدید آورنده انسان است!»

• (انگلس، «سهم کار در تبدیل میمون به انسان»، کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 444)

ادامه دارد

August 15th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي